دل سوخته
فرض کن حضرت مهدی به تو مهمان گردد ظاهرت هست چنانی که خجالت نکشی ؟ باطنت هست پسندیده صاحب نطری؟ خانه ات لایق او هست که مهمان گردد ؟ پول بی شبه و سالم ز همه داراییت داری آنقدر که یک هدیه برایش بخری؟ حاظری گوشی همراه تو را چک بکند ؟ با چنین شرط که در حافظه دستی نبری واقفی بر عمل خویش تو بیش از دگران گر چنین است توان گفت تو را شیعه اثنی عشری گفتم خدایا از همه دلگیرم ّگفت حتی از من ؟ گفتم خدایا دلم را ربودندّگفت پس از من ؟ گفتم خدایا چقدر دوری؟گفت تویامن گفتم خدایا تنهاترینم گفت پس من؟ گفتم خدایا تنهاترینم گفت پس من ؟ گفتم خدایا دوستت دارم گفت بیشتر از من گفتم خدایا اینقدر نگو من گفت من تو هستم فرض کن حضرت مهدی (عج)به تو مهمان گردد ظاهرت هست چنانی که خجالت نکشی؟ باطنتهست پسندیده صاحب نظری؟ خانه ات لایق او هست که مهمان گردد؟ لقمه ات در خور او هست که نزدش ببری پول بی شبه و سالم ز همه داراییت داری آنقدر که یک هدیه برایش بخری؟ حاضری گوشی همراه تو را چک بکند ؟ با چنین شرط که در حافظه دستی ببرد واقفی بر عمل خویش تو بیش از دگران گر چنین است توان گفت تو را شیعه اثنی عشری وقتی نماز باران را فراموش کرده ایم تقصیر کسی نیست اگر چشم بستیم روشنی هست . خدا هست . فقط ما کوریم ماتخم عبث در دار دنیا کاشتیم دانه ی خود در زمین شور بیجاکاشتیم بود جای گوهر عبرت زمین پاک چشم مازکودک مشربی تخم تمنا کاشتیم هرکس تخمی به خاک افشاند ما دیوانگان دانه زنجیردر دامان صحرا کاشتیم در زمین دل که جای درد داغ عشق بود ما زناقص طینتی تخم تمنا کاشتیم دین را به نفع خود تغیر دادن هنر نیست گوشه نشینی وتسبیح به دست گرفتن هنر نیست گوشه خانقاه نشستن ورقص سماع هنر نیست شریعت رابه نفع خود تغییر دادن هنر نیست تسبیح طلا کردن هنر نیست اب گلاب کردن هنر نیست مردم خیال می کنند طلای 18 عیار میشود غافل ازاینکه تصرف در ادراک است اینها همه حقیقت های توخالی وپوشالیست
باید به ابرهای باران زا پناه ببریم
وقتی احادیث پیامبر(ص)را فراموش کرده ایم
باید به ذکرهای دروغین ورقص سماع صوفیان پناه ببریم
وقتی تفکر ماورایی بین مردم از بین رفته
باید به تفکرهای پوشالی آدم های لباس میش به تن پناه ببریم
وقتی کشکول پراز حدیث ناب از دستمان افتاد
باید به کشکول خالی صوفیان پناه ببریم
وقتی راه وروش اشرف مخلوقات را زمین می گذاریم
باید به پیشگویی وآینده نگری پناه ببریم
