دل سوخته
تمام دقیقه هاوساعت هاوروزهافکر کردم ولی نتوانستم واژه ی انتظار را برای شما وصف کنم مانند این است که پشت پنجره غبار گرفته از پاییزنشسته ام ومیخواهم برای شمارش جمعه هایی که انتظارت را کشیده ام از دستم خارج شده است نامه هایم را همیشه باد میبردو گفته هایم را همیشه باران میشویند بیا که گودا بی خواب وبی تاب شده ام بیا که به بودنت محتاجم اللهم عجل لولیک الفرج
نوشته شده در پنج شنبه 91/4/8ساعت
3:17 عصر توسط صدای پای باران نظرات ( ) |